Saturday, December 6, 2014

دلداری

خود افسرده طفلکیم  که رفته بود کز کرده بود یک گوشه را بغل کردم
اشکهایش را پاک کردم
گفتم غصه نخور پسر جان 
درست می شود خوب
همیشه که اینطور نمی ماند خوب
خودم ولی دلش بدجوری شکسته بود
هق هق گریه می کرد
نفسش هی بند می آمد
بغض می کرد هی

No comments: