Monday, January 31, 2011

Life ain't a fairy tale

Honey, do you have a five for the grocery boy?

Friday, January 14, 2011

بی تربیت!

و مرور زمان به ما آموخت که لازم نکرده دیگران را تربیت کنیم! اگر عرضه ای هست و اراده ای باید صرف تادیب خویشتن خویش کنیم بلکه افاقه کند

Monday, January 10, 2011

آن شب برفی

مدت ها بود که با خودش کلنجار می رفت. خودش، خودش را گرفتار کرده بود اما زورش به خودش نمی رسید که خودش را خلاص کند! حتما الان هم در دلش به من فحش می دهد که نمی توانستی از چهار تا "خودش" در یک جمله استفاده نکنی... اما این دقیقا وصف حالاتش است. یک روز، یک روز ابری، با کتک خلاصش کردند. به زور. نه که خودش خواسته باشد ها! با زور و به ضرب کتک. به هر ترتیب این هم یک جور چاره کردن درد است دیگر.