کارتل پاتوق هرروزهام بود در فینیکس. مسیر بیست دقیقهای دانشگاه تا قهوهخانه را معمولا پیاده میرفتم. اواخر پاییز تا اوایل بهار لذت این پیادهروی دوچندان میشد با هوای دلچسب بهاری صحرا. محلهی زیبای اش و میپل با آن همه گل و دار و درخت...
یکی از نگرانیهایم از نقل مکان به سالت لیک از دست دادن کارتل بود. خدا را صدهزار مرتبه شکر که سالت لیک علیرغم فرهنگ بدون کافئین مورمنها پر است از قهوهخانههای عالی. حالا پاتوق هرروزهام شده است پابلیک، با قهوههای عالی و آدمهای مهربانش.
زنده باد قهوه و زنده باد قهوهخانه.
No comments:
Post a Comment