Thursday, December 3, 2009

فارست گامپ

برای چندمین بار این فیلم را دیدم. می دانی کدام صحنه فیلم به نظرم فوق العاده است: همانجایی که فارست بالای قبر جنی ایستاده و فلسفه می بافد که به نظر من زندگی نه تقدیر است و نه تصادف بلکه مخلوطی است از هر دو و نا گهان به خودش می آید و می گوید: "جنی خیلی دلم برایت تنگ شده" نا خوداگاه اشک آدم را در می آورد. مرا به یاد همه فلسفه بافی های خودم می اندازد و اینکه همه این حرف ها چرت است. مهم این است که دلم برای تو خیلی تنگ شده.

No comments: