دهات ما هم خوب دهاتی است ها! باورتان نمی شود؟ بیایید از نزدیک ببینید. آرام، آمار جرم و جنایت بسیار پایین (سومین شهر امریکا)، منطقه مرکزی آمیش ها، راننده های بسیار باکلاس، و ... خلاصه فعلا داریم لذت می بریم
اما یک داستان جالب: رفته بودیم با همسر عزیز و جمعی از دوستان بستنی بخوریم. من و همسر و یکی از عناصر اناث جمع با هم بودیم در صف بستنی فروشی که یک پیرمرد امریکایی آمد پشت سرمان. وقتی شروع کرد به صحبت دوست ما گفت قسم می خورم الان می پرسد کجایی هستید! حرفش تمام نشده بود که پرسید! بعد آرام در گوش من گفت:
How do u handle these two girls together!!!???
مانده بودم بخندم یا عصبانی شوم که ترجیح دادم خیلی آرام توضیح بدهم که داستان از چه قرار است. تصور جالبی داشت از ایران!
راستی دیشب هم رفتیم مهمانی! کمپین انتخاباتی مهندس موسوی بود تقریبا! خلاصه دوستان زدند و رقصیدند و خوردند و نوشیدند و بسیار سیاست ورزیدند
No comments:
Post a Comment