Wednesday, August 6, 2008

دری وری

وقتی با منی حواستو جمع کن

وقتی پیشمی شیطونیتو کم کن

نهار می خوردیم با استاد راهنمای عزیز! نوشته شده بود روی دوغ به صورت بولد ما می توانیم

آخه آقای سفارت کانادا مگه مریضی که اینطوری بچه مردمو ریجکت می کنی

خانم مهندس دیدی الکی شلوغش می کنی بابا چند بار بت بگم اینجا ایرانه

فکر میکنم ست و گری خل و چلند در حد و اندازه های خودم. دیوانه هم که می دونید چو دیوانه ببیند خوشش می آید

نه این ور نه اون ور جلوی پاتو نگاه کن

پ.ن. زده ام بر طبل بی عاری

No comments: