Sunday, February 24, 2008

پروژه

ساعت 11 و 19 دقیقه شبه و بنده نشستم پشت کامپیوتر توی آزمايشگاه اقتصاد انرژی دانشکده برق دانشگاه تهران. در همين لحظه نوشتن پروژه درس حسابگری زیستی ام تموم شده و نتایج هم راضی کننده بوده. هم خسته ام و هم راضی از حاصل! بلند میشم یه گشتی می زنم تو راهرو و بچه هايی رو می بینم که دارن کار می کنن و این کلی به آدم انرژی می ده
فردا دارم می رم به شیراز که از اونجا برم جهرم! بلکه این اولین ای پی سی مشانیر هم به خیر بگذره و ما لال از دنیا نریم و چند روزی هم پیمانکار بوده باشیم در این دنیای فانی. یعنی واقعا من چند ماه دیگه می خوام برای همیشه این شرکتو آدماشو ترک کنم؟ شاید سخت باشه شایدم نه... همه چیز به تدریج راحت میشه و قابل تحمل. اینو مطمئنم
پ.ن: کسی از جهرم چیزی نمی خواد؟

No comments: