داشتم به نقشه گوگل ور می رفتم. اون نمای خاصش که انگار داری تو خیابونا راه میری. استیت کالج رو می دیدم، خونه سابق و دانشگاه. دم خونه ماشین سابق رو دیدم که داشت از خونه می اومد بیرون؟ یعنی ما توش بودیم؟ حتمن!
استارباکس خیابون کالج که چقد می نشستیم و حرف می زدیم.
خیابون کالج
دانشگاه ... ساختمون دانشکده ... هاب و ساختمون بوکی! همونجایی که ثبت نام کردیم. یه بوی خاصی داشت. وقتی عکسشو دیدم بوش پیچید تو دماغم. رفتم به دو هزار و نه. شش سال پیش در چنین روزهایی ...
No comments:
Post a Comment