کلاس اول دبستان را قشنگ یادم هست، آقای رضازاده و کلاس پنجاه و چند نفری اول الف. ما در اوج منحنی جمعیت بودیم و امکانات به اندازه کافی نبود.
کلاس اول راهنمایی مدرسه نیک پرور، آن همه امکانات و محیطی شدیدن مذهبی. آدم های خوب و بد، و خدایی که چندان مهربان نبود و دینی که اهل مدارا نبود و آدم های مومنی که بعضی عوضی بودند و بعضی پاکدل و مهربان.
کلاس اول دبیرستان! زیاد یادم نیست ... ولی سال آخر را و سال های آخر را خوب یادم هست. سال هایی که حال بابا چندان خوب نبود و حال ما هم به همان نسبت تعریفی نداشت. سال های نوجوانی که مدرسه علوی خرابش کرد و خانواده خراب تر... سال هایی که پر است از خاطرات خوب و پر است از خاطرات بد.
کلاس اول دانشگاه، سال های بی انگیزگی لیسانس. سال های زدن به هر در و از این شاخه به آن شاخه پریدن. سال های تطابق با مرگ پدر. اولین تجربه جدی عاشقی. سال های پوست انداختن، تغییر عقیده ...
سال اول دوره فوق لیسانس! ازدواج، سال های درس، سال های کار، سال های انگیزه، سال های هدف. سال های ننگین احمدی نژاد! هدف خلاصه می شد در فرار از ایران و احمدی نژاد و ولایت فقیه و هزار تا کوفت و زهر مار تهوع آور دیگر. کلاس اول دوره دکتری، کلاس اقتصاد سنجی! بهار هزار و سیصد و هشتاد و هشت! سال کودتای سیاه انتخاباتی! سالی که هنوز تلخ است طعم دیدن ناامید شدن آن همه شور و نشاط! سال مهندس موسوی، سال جنبش سبز، سالی که مردم در خیابان همدیگر را پیدا کردند و سالی که من نبودم... سال دلتنگی و دوری از وطن، سال شروعی نو در سرزمین فرصت ها...
سال اول دوره پسادکتری، تدریس مدار ... سال های بی انگیزگی و نفرت. نفرت از همه چیز! سال های کثافت زده! سال های استفراغ همه تجربیات گذشته. سال های سیاه! سال های دوستان خوب و جدید. سال سارا،سال محمود، سال مارال، سال لوییس، سال سلوی!
و امروز، تدریس اولین کلاس در دانشگاه یوتا... کلاسی کوچک با دانشجوهایی خوب! یک شروع تازه در شهری که دوست می دارمش.
زندگی با همه پستی و بلندی هایش جاریست...
2 comments:
سلام استادیار عزیز مبارک باشه
خوشحال شدم هرچند شما خیلی خیلی سرسنگین شدی
ان شاءالله خبر دانشیاری و در ادامه استاد تمامی
راستی اولین کلاس حل تمرینت تو دانشگاه تهران رو هم مینوشتی
:
"
امروز رفتم سر کلاس حل تمرین
...
یکی برگشت گفت یه بار درست و حسابی مفهومی بگو که هم خودت بفهمی هم ما! ایول بابا کاشکی اسمشو می دونستم یه نمره ای به خاطر پر روییش بش می دادم
"
سلام ماسکی! چطوری؟
Post a Comment